دلتنگ ک میشی ،
فال حافظ میگیری...
چشماتو میبندی ، و میگی :
میشه بگی اونم دلش تنگ هست یا ن..!؟!
و حافظ هم ک انگار دلش ب حال بیقرارت سوخته , میگه :
"یوسف گمگشته باز آید ب کنعان غم نخور.."
و همون جاست ک میباری و تو دلت میگی:
"یوسف من اصلا گم نشده ک حافظ جان..."
"دلتنگی" بیماری بود!
بستری می شدی..
درش می آوردند،
دورش می انداختند،
یا در شیشه های الکل نگه می داشتند..
تا به بیمارهای دیگر بگویند؛
این دلتنگی بزرگ را ما در آوردیم...
حیف که با دلتنگی هیچ کاری نمی شود کرد،
باید آن را کشید ، مثل "حبس"!!!
_مریم اسلامی_